ورود به بورس حق استارتاپ هاست
به گزارش راه ساری، پدارم سلطانی: آقای جلال پور اشاره نمود که الان مهم ترین دارایی برای آغاز کسب وکار، زمان است که اشاره قابل توجهی است. الان مشکل ما آن گروه قدرتمندی است که زورش می رسد و بلندگو هم دستش است و به زمین و زمان هم بد و بیراه می گوید. مشکل عمده ما همین هاست. اینها ما را محدود می نماید، دنیا را به ما بدبین می نماید و سرمایه گذار را فراری می دهد. آقای جلال پور به حضور بزرگ ترین فعالان مالی در ایران بعد از برجام اشاره نمود. من هم می خواهم اشاره کنم که بعد از برجام با بزرگ ترین شرکت دنیا در زمینه مشاوره مدیریتی، مذاکره کردیم که با سرمایه گذاری و هزینه کرد اتاق بازرگانی ایران، نیروهای متخصص این شرکت راهبرد توسعه مالی ایران را بنویسند، چون یکی از مسائل این است که در ایران راهبرد توسعه مالی نداریم. اما بعد از صرف وقت و سرمایه و هزینه زیاد، به ما گفتند که چنین کاری نکنید که به شما خواهند گفت که با حضور چنین شرکتی، نفوذ صورت گرفته و خارجی ها در امور ایران دخالت نموده اند.
تا زمانی که نگاه حاکمیت این است که بزرگ شدن شرکت های استارتاپی به معنای نفوذ است، راهی به توسعه نداریم. آقای وحدت از شکل گیری صندوق هایی گفتند که دولت تا 40درصد در آنها سرمایه گذاری کند. با این حرف، من نگران اکوسیستم استارتاپی شدم. تجربه ما می گوید که اصلا به دولت تکیه نکنید، اگر به دولت تکیه کنید، زمین می خورید. حرف من، یک حرف احساسی نیست. ما در ایران راهبرد مالی نداریم و دولت ها در امتداد یکدیگر کار نمی نمایند و هر دولتی می خواهد حرف خودش را بزند. به همین دلیل توسعه ما پروژه ای شده و فرایندی در بلندمدت نیست. دولت می خواهد خصوصی سازی بکند، بخش خصوصی وارد می گردد؛ اما بعد از مدتی سرمایه گذاران بخش خصوصی را تار و مار می نمایند. به همین دلیل امروز در بخش خصوصی، سرمایه گذار بخش خصوصی حضور ندارد و همگی از خصولتی ها هستند.
برای شما هم با وجود چنین صندوق های سرمایه گذاری که دولت تدارک دیده است، همین شرایط یعنی زمین خوردن اتفاق می افتد، چون سرمایه گذاری بخش خصوصی به صندوق ها نخواهد رفت و این صندوق ها هم زمین می خورد. به عنوان مثال، آنها که در نیروگاه های خورشیدی سرمایه گذاری کردند، همگی شکست خوردند و زیان ده هستند. ما کارنامه ای داریم از این ابتکارات دولت که همگی از شکست می گویند. پفراینده بلندی وجود دارد از زمین خوردن بخش خصوصی برای اعتماد به پروژه های دولتی. مشکل ما با آنها در این است که به بخش خصوصی اعتماد ندارند. اگر اعتماد داشتند، از زمانی که قرار بود خصوصی سازی انجام گردد، این حوزه را به دست خصولتی ها،صندوق های بازنشستگی و… نمی دادند، بلکه به دست بخش خصوصی می سپردند. من هشدار می دهم که به این آسیب دچار نشوید. الان مجموعه های خصولتی در حال ورود به اکوسیستم استارتاپی هستند و این نگران نماینده است.
حمید محمدی: جی دی پی ایران 55درصدش خدمات است. از شرکت های خدماتی، کمتر از 10درصدشان در بورس هستند. بقیه کجا هستند؟ از این خدماتی ها چند درصدشان شرکت های تکنولوژی هستند؟ تقریبا صفر درصد. حالا به لیست شرکت های بزرگ دنیا به لحاظ ارزش نگاه بکنیم.
6شرکت اول بورس آمریکا، شرکت های تکنولوژی مانند گوگل، فیس بوک، اپل، علی بابا و... هستند. این معنای خاصی دارد! این شرکت ها هم سودآوری بزرگی در مقایسه با ارزش بزرگی که ایجاد نموده اند، ندارند. مثلا آمازون طی 20 سال نخستش، سودده نبوده است.
حمید محمدی هم بنیانگذار دیجی کالا
من به استارتاپ هایی که در مرحله رشد هستند می گویم که اگر می توانند وام بگیرند. امروز نرخ تورم 45 درصد است اما نرخ وام 25درصد است. پس شما برنده هستید. پس به جای اینکه سهام خود را واگذار کنید به نهاد غیرشفافی که در حال ورود به اکوسیستم هستند، وام بگیرید. اگر آی پی اُ هم بگیرید، سهام تان نرخ خوبی نمی خورد. اگر استارتاپ ها در مرحله بذری هستند و هنوز رشد زیادی ننموده اند، به سرمایه های کوچک بسنده نمایند. الان همه می دانیم که بسیاری از شتاب دهنده ها و وی سی ها شکست خورده اند یا تاثیرگذار نبوده اند. به نظر من این نگران نماینده نیست. این مرحله ای است که باید اتفاق می افتاد تا از دل آنها شتاب دهنده و وی سی حرفه ای بیرون بیاید. بنابراین به خودتان و سرمایه گذاران بخش خصوصی واقعی تکیه کنید اما کسب وکارتان را به منابع دولتی آغشته نکنید چون بعدا گرفتار می شوید.
محسن جلال پور: به نظر من با وجود همه این شرایط موجود، باز هم جای امیدواری وجود دارد؛ یعنی این نشست، این جمعیت و این افراد، همگی امید است و من مطمئن هستم که این امید به نتیجه می رسد. حتی تجربه های شکست هم سرمایه های این اکوسیستم هستند. در دنیا هم همین نگاه به تجربه های شکست وجود دارد، چون اینها راستای را رفته اند و گرفتاری هایی را تجربه نموده اند و الان این تجربه، دانشی برای ادامه راستا برای دیگران است. من هم حرف آقای سلطانی را تایید می کنم که نباید از منابع دولتی بهره ببرید. حتی اگر شکست هم بخورید، بهتر از این است که با منابع دولتی به پیروزیت برسید چون در نهایت گرفتار اقتصاد دولتی می شوید. بنابراین با اطمینان به خودتان جلو بروید و من اطمینان دارم که شما ایران را می سازید و ما را روسفید می کنید.
شهرام شریف: آقای وحدت، شما می خواهید نکته ای را اضافه کنید؟
علی وحدت: کاری که صندوق نوآوری دارد انجام می دهد، کاری است که در سطح دنیا هم در حال اجرا است. یعنی پول دولت تنها به عنوان مشوق بخش خصوصی برای تزریق سرمایه به کار می رود و مستقیما سرمایه گذاری نمی گردد. کسب وکارهای نوآور تا الان نتوانسته اند پول بخش خصوصی را جذب نمایند. اما دولت به عنوان مشوق پول می آورد و این پول غیر از پول خصولتی ها و… است. ما فقط می خواهیم مشوقی ایجاد کنیم که بخش خصوصی بداند که اگر سهام یک صندوق را خرید، مثلا 20درصد سودش تضمین شده است؛ یعنی حداقل به اندازه دریافت سود بانکی به سود می رسد.
شهرام شریف: می خواهم بحث را برگردانم به سمت بورس. حمید و حسام، شما فکر می کنید که الان شرکت های استارتاپی مثل شرکت های خود شما، آماده ورود به بورس هستید؟
حمید محمدی: بستگی دارد که چه شرایط و چه رگولیشنی را برای ورود به بورس در نظر بگیریم. با شرایط فعلی، شرایط سخت است. الان برای ورود به بورس ذهنیت سودآوری شرکت ها متعارف است. این مسئله برای شرکت های تکنولوژی که فضای شان فضای رشد است و نه سوددهی کارایی ندارد. این شرکت ها باید براساس شاخص های رشدشان و تغییری که در زندگی مردم ایجاد می نمایند، سنجیده شوند.
من یک مثال می زنم. الان جی دی پی ایران 55درصدش خدمات است. از شرکت های خدماتی، کمتر از 10درصدشان در بورس هستند.
بقیه کجا هستند؟ از این خدماتی ها چند درصدشان شرکت های تکنولوژی هستند؟ تقریبا صفر درصد. حالا به لیست شرکت های بزرگ دنیا به لحاظ ارزش نگاه بکنیم. 6شرکت اول بورس آمریکا، شرکت های تکنولوژی مانند گوگل، فیس بوک، اپل، علی بابا و… هستند. این معنای خاصی دارد! این شرکت ها هم سودآوری بزرگی در مقایسه با ارزش بزرگی که ایجاد نموده اند، ندارند. مثلا آمازون طی 20 سال نخستش، سودده نبوده است.
بنابراین باید ادبیات جدیدی ایجاد گردد. یا مثلا در خصوص شرکت هایی که از جنس مارکت پلیس هستند و در واقع کالایی را فراوری نمی نمایند که درآمدی را ثبت نمایند، بلکه حجم کالا یا خدمات فروخته شده به وسیله پلتفرم را دارند، باید ادبیات جدیدی وجود داشته باشد که این مسائل در آن لحاظ گردد. همچنین بحث دارایی های نامشهود؛ شرکت های بزرگ تکنولوژی دارایی مشهود بزرگی چون زمین و ساختمان و مواد اولیه ندارند. اما در بورس حضور دارند. بنابراین این تغییرات در دیدگاه و ادبیات، نخستین احتیاج است. شرکت های تکنولوژی احتیاجشان است و حق شان است که وارد بورس شوند. ضمن اینکه شرکت های تکنولوژی اصلا احتیاجی به پول دولتی ندارند. فقط باید جلوی راه شان را باز نمایند تا در یک شرایط منطقی وارد بورس شوند.
حسام میرآرمندهی: در خصوص شرکت های زیرمجموعه ما دیوار و کافه بازار بیش از 3سال است که سودده هستند. هر چند این شرط بورس اصلا منطقی نیست. بورس برای شرکت هایی است که در حال رشد هستند و برای رشدشان می خواهند سرمایه جذب نمایند. به هر حال، شرکت های ما این شرط را برآورده نموده اند و حسابرسی مورد اعتماد بورس روی فعالیت های شان صورت می گیرد و از این جهت ما آماده ایم اما ورود به بورس بیشتر به انگیزه مدیران بورس مربوط است که چقدر شرایط را برای ورود شرکت های تکنولوژی آماده نمایند. ما برای ورود به بورس انگیزه داریم. انگیزه های متفاوتی داریم. شرکت ها وقتی بزرگ می شوند، از آنها انتظار شفافیت می رود. الان در دفتر اصلی ما بیش از 90درصد از افراد سهامدار هستند.
ما دوست داریم که برای افرادی که در مجموعه ما هستند و سهامداران قدیمی مان و سایر سرمایه گذاران دیگر، گزینه نقدکردن سهام شان را فراهم کنیم. البته آنها لزوما چنین چیزی را نمی خواهند و ما چنین چالشی نداریم. اما ایجاد شفافیت برای کسب وکارهای بزرگ اعتماد به آنها را در بین مردم بیشتر می نماید. همچنین ما می خواهیم راهی را باز کنیم تا استارتاپ های دیگر هم بعد از ما بتوانند از این روش یعنی با حضور در بورس، جذب سرمایه نمایند. این نکته را هم اضافه کنم که ما هم نقاط قوت کسب وکارها را می گوییم و هم نقاط ضعف و این وظیفه دولت است که ریسک ها را کاهش دهد تا سرمایه ها به سمت کسب وکارهای مولد بیاید و دائما بین ارز و طلا و مسکن و خودرو جابه جا نگردد. البته الان بورس تنها راه حل نیست؛ بلکه سرمایه گذاران دیگری هم وجود دارند. همچنین بخش خصوصی هم هست.
شهرام شریف: به انتها این پنل رسیده ایم، به عنوان جمع بندی هر کدام از شما، صحبت کوتاهی داشته باشید.
محسن جلال پور: من راه روشنی پیش روی کسب وکارهای استارتاپی می بینم که نه تنها در فضای مالی می توانند تاثیرگذار باشند و فضای معیشت مردم را تغییر دهند، بلکه در تغییر دیدگاه حاکمیت هم موثر خواهند بود و امیدوارم به سمتی پیش برویم که توان بخش خصوصی موجب اقتدار گردد، چون این موج و این استارتاپ ها می توانند به توسعه پایدار کشور یاری نمایند.
پدرام سلطانی: ما الان محیط پرتهدیدی داریم.
من اکیدا تایید می کنم که واقع بین باشیم. بین امید و خوش خیالی، فرق وجود دارد. امید یعنی شوقی که در انسان ایجاد می گردد، به واسطه فرصت هایی که در دیدرس اوست، اما خوش خیالی یعنی فرار از واقعیت برای اینکه احساس خوبی داشته باشیم. متاسفانه یک گروهی این دو را با هم خلط نموده اند و می خواهند خوش خیالی را در ما ایجاد نمایند. ما باید توجه داشته باشیم که هر کسی باید با توجه به فرصت هایی که می بیند، رویش سرمایه گذاری کند. چشم انداز کلان کشور الان چشم انداز خوبی نیست، اما حتی روی برخی از تهدیدها هم می توان سرمایه گذاری کرد. مثلا آلودگی هوا یک فرصت است، چون داریم خفه می شویم و باید راه حلی پیدا کنیم.
حتی حاشیه نشینی یک فرصت است و باید احتیاجات شان رفع گردد. فرایندهایی را هم در ایران داریم؛ مانند پیرشدن جمعیت، تک نفره شدن خانواده ها که هر کدام احتیاج به خدماتی دارند. استارتاپ های کوچک خودتان را روی همین تهدیدها و فرصت ها راه اندازی کنید. امیدوارم بتوانیم از این دوران سخت و تاریک عبور کنیم تا به شرایط مناسب و خوبی برسیم. طی سال هایی که در بخش خصوصی کار کردم، هر چه دولت گفت ما گفتیم چشم و امروز می بینیم که به خواسته های مان نرسیدیم. ما امروز باید خواسته های مان را عوض کنیم. ما باید مدل کسب وکار و فردای کسب وکارمان را به حاکمیت تحمیل کنیم.
علی وحدت: نقدینگی بزرگی در بازار وجود دارد اما احتیاج به ابزار و بستر دارد که به سمت اکوسیستم استارتاپی بیاید. ما در صندوق نوآوری سعی کردیم که از این راستا استفاده کنیم و امیدواریم بحث هم سرمایه گذاری و تضمین خرید سهام اوراق صندوق های بورسی به این مسئله یاری کند. ابزار دیگری هم درست کردیم که اولین نمونه را به زودی رونمایی می کنیم. برای شرکت هایی که نمی خواهند به بورس بفرایند. ما اوراقی تهیه نموده ایم به نام اوراق نوآوری و صندوق نوآوری می گردد ضامن این اوراق. اولین شرکت که از شرکت های حوزه خدمات است، به زودی اعلان می گردد.
حمید محمدی: طی 2سال گذشته اقتصاد ایران و اکوسیستم استارتاپی ایران دو سه سال پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. الان جامعه ایران احتیاج به امید دارد. استارتاپ ها و نمونه های پیروز شرکت های تکنولوژی می توانند امید ایجاد نمایند و جای خالی این شرکت های پیروز تکنولوژی و برندهای ملی در بورس خالی است. ضمن اینکه نگرانی های رگولاتوری بورس، نگرانی جدی ای نیست. این کسب وکارها، کسب وکارهای مدرنی به شمار می فرایند که کارشان را به خوبی بلد هستند و توانسته اند روی پای خودشان بایستند. به نظر من بودن این شرکت ها در بورس و سهامدارکردن میلیون ها نفر در این شرکت ها، از نقاط درخشان چند سال آینده خواهد بود. به عنوان مثال آمازون از روز آی پی اُ (IPO) تا همین الان، بیش از 11هزار و 200درصد به سهامدارانش سود داده است. این نکته می تواند برای خیلی از شرکت های تکنولوژی و استارتاپ های ایران هم تکرار گردد و من امیدوارم دولت یاری کند که این اتفاق بیفتد.
حسام میر آرمندهی: بحث از امید شد. اگر ما اسم خودمان را کارآفرین گذاشته ایم، باید با هر شرایطی خودمان را تطبیق بدهیم و به قول مجید حسینی نژاد، (بنیانگذار علی بابا) چشم انداز مورد نظرمان را خلق کنیم. همچنین من فکر می کنم که این کار ماست و اگر اسم مان کارآفرین است، امیدداشتن و امیددادن برای ما گزینه نیست بلکه یک وظیفه است.
منبع: مجله شنبهبالی: سفر به جزیره ای شگفت انگیز در اندونزی