کوروش نیا: امروز چند مدیر مانند جهان آرا و باکری پیدا می شود؟ - راه ساری

به گزارش گروه رسانه های خبرنگاران، سردار نبی الله کوروش نیا یکی از فرماندهان سپاه خرمشهر در دوران دفاع مقدس و در مورد شروع جنگ تحمیلی در مصاحبه با راه دانا گفت:خرمشهر از نظر جغرافیایی نزدیک ترین شهر به عراق است.بعد از پیروزی انقلاب جهان این را نمی پذیرفت، یکی از جاهایی که بیشترین درگیری ها وجود داشت شهر خرمشهر بود، به واسطه اینکه شهر مرزی بود و اکثر مردم عرب زبان هستند تحریکاتی در این ها به وجود آوردند و جریانات خلق عرب را راه انداختند.

وی گفت: : متاسفانه تا به امروز آمار درستی در رابطه با تاریخ شروع جنگ اعلام نشده است، هرکس با توجه به موقعیت جغرافیایی خودش که در منطقه بوده است چیزی می گوید ولی واقعیت این است که 31 شهریور بمب باران هوایی خرمشهر شروع شد، قبل از آن جنگ مرزی شروع شده بود، در واقع در تاریخ 20 شهریور جنگ مرزی شروع شده بود. تاریخ شهادت برخی از بچه های سپاه خرمشهر را اگر بررسی کنیم متوجه می شویم که این افراد قبل از 31 شهریور ماه شهید شده اند، در واقع بهترین تاریخی که می توان برای شروع جنگ گفت 20شهریور است.

کوروش نیا اضافه نمود:شهریور 31 روز بود و 4 آبان خرمشهر سقوط کرد، یعنی ما 45 روز مقاومت کردیم، برخی از عزیزان و فرماندهان می گویند که 34 روز مقاومت کردیم در صورتی که این اشتباه است، از این عزیزان خواهش می کنم که گفتارشان را اصلاح کنند و بگویند 45 روز مقاموت، چون فرق این دو 11 روز است و 45 روز مقاومت درست است.

وی در مورد این که او اولین نفری بوده که در رادیو و تلویزیون خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام کرده است گفت: من کنار مسجد جامع ایستاده بودم، شهر هنوز کامل آزاد نشده بود، بخشی از شهر(گمرک) هنوز در دست عراقی ها بود؛ همانطور که ایستاده بودم یک نفر صدا می زد که چه کسی اهل خرمشهر است، من هم که خیلی خسته بودم، بعد از چند بار شنیدن آن صدا گفتم که من اهل خرمشهر هستم؛ من را به ماشین فرستنده امواج رادیو بردند و در رادیو با من مصاحبه کردند و من در یک پیام رادیویی گفتم که خرمشهر آزاد شد.

نبی الله کوروش نیا اذعان داشت: اگر قرار باشد مدیران امروز و مدیران زمان جنگ را کنار هم بگذاریم، باید بگوییم سفید و سیاه را کنار هم بگذاریم؛ متاسفانه شرایط عمومی حاکم بر وضعیت مدیران فعلی جامعه ما اصلا قابل مقایسه با مدیران آن زمان نیست.آن زمان شهید باکری شهردار بود، یک روز سیل آمده بود یک پیرزن از یک مرد جوان کمک می کخواهد و مرد به او کمک می کند، پیرزن می گوید خداپدرت را بیامرزد شهردار که معلوم نیست کجاست تا به مردم کمک کنم، شهید باکری که همان شهردار بوده است نمی گوید که من همان شهردارم.

کوروش نیا در پایان گفت: بیایید ببینید شهید باکری، همت، جهان آرا و... چه کار کردند؛ در آن مقطع هر کس به عشق چیزی می ماند و می جنگید، خیلی ها به عشق شهید جهان آرا ماندند و از شهر دفاع کردند؛ چند مدیر مانند جهان آرا و باکری و... در حال حاضر پیدا می شود؟ متاسفانه مدیران امروزی از لحظه اول که پست و مقامی را می گیرند به دنبال رفاه خود و خانواده خود هستند و مردم را فراموش می کنند، در صورتی که آن زمان به این شکل نبود.