اگر سواد گردشگری داشتیم ؛ نیازی به راه اندازی خیریه میراث نبود!
به گزارش راه ساری، اگر سواد گردشگری در کشور ما با این ظرفیت بزرگ تاریخی ،طبیعی و فرهنگی در حد شایسته ای بود امروز برای نجات بناهای تاریخی نیازی نبود با راه اندازی صندوق خیریه، امید به نجات آنها بست بلکه این صنعت بالقوه پولساز و محرک اقتصاد خود با کارآفرینی ، ارزآوری و ثروت آفرینی خود بزرگترین خیر و حامی بخش هایی می شد که پیوست مالی ندارند
خبرنگاران: هما حاصلی - هفته گذشته وزیر سابق آموزش و پرورش در نشست هم اندیشی صاحب نظران حوزه توریستی کودک بر اهمیت ارتقا سواد توریستی تاکید نمود . به گفته یوسف نوری باید سواد توریستی را در بچه ها بالا برد و در زمینه توریستی کودک یک الگوی پیروز به دنیا معرفی کرد. در این خصوص باید گفت که ایشان به درستی دست بر چالش قابل تاملی در صنعت توریستی کشور گذاشته است.
کشوری که با وجود ظرفیت های بی شمار توریستی هرگز نتوانسته سهم درخوری از بازار میلیارد دلاری توریستی داشته باشد باید بیش از همواره به خلا سواد توریستی در آن پرداخت؛ اما منظور از سواد توریستی چیست ؟ در یک نگاه اجمالی به دو مفهوم سواد و توریستی می توان گفت که مجموعه مطلعی ها و اقدامات اساسی و کاربردی فردی و گروهی برای درک درست مفهوم توریستی با هدف توسعه آن و بعلاوه جلوگیری از آسیب زدن به آثار تاریخی و محیط زیست تعریف سواد توریستی است.
در این تعریف دو هدف مهم مورد توجه قرار گرفته است ؛ یکی توسعه توریستی و دوم حفاظت از آثار تاریخی و محیط زیست که در واقع بدون آثار تاریخی و محیط زیست جذب توریست و توسعه این صنعت امکان پذیر نیست . در این میان متاسفانه روزی نیست که از گوشه و کنار این مرز و بوم خبر تلخ ویرانی و تخریب بناهای تاریخی به گوش نرسد وفریاد دوستداران اندک و مطلع میراث فرهنگی نیز راه به جایی نمی برد.
میراث فرهنگی مظلومانه قربانی غفلت و گاها ساخت و سازهای غیر مجاز و نامطلعی افرادی می شود که منافع خود را بر حفظ این گنجینه های ارزشمند ارجح می دانند و بدتر آنکه حتی بسیاری از توریستان نیز در این فرایند تلخ ویرانی دستی بر آتش دارند؛ وقتی در سفر نه تنها با بی مبالاتی به آثار تاریخی آسیب می رسانند بلکه حتی در ساده ترین هنجارهای اجتماعی نیز لنگ زده و با رها کردن زباله و پسماند در مسیر و مقصد سفر بار فاجعه باری بر دوش محیط زیست می گذارند ! این آسیب ها همه در نهایت به بی سوادی توریستی بر می شود ، بر اینکه جمعیت زیادی ازشهروندان مطلعی کافی و لازم برای ظاهر شدن در جایگاه یک توریست شایسته ندارند.
مخلص کلام آنکه این نوع سواد نیزباید از سنین کودکی آغاز شده و مرحله به مرحله با رشد کودک تکمیل شود.اگر سواد توریستی در بچه ها ما نهادینه و پرورش یاید قطعا در آینده مدیران مطلعی هم خواهیم داشت . چرا که گاهی یک تصمیم نادرست، یک بی توجهی غیر عامدانه، یک دستور نابجا می تواند آسیب های جبران ناپذیری بر پیکره آثار تاریخی و محیط زیست ما وارد کند.
در این بین نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی مانند: آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد و رسانه ها در کنار وزارتخانه میراث فرهنگی و سازمان محیط زیست بسیار حایز اهمیت است تا ضمن بالا بردن سواد عمومی توریستی در بین بچه ها و اقشار مختلف جامعه و حتی مسئولان، از تخریب بیشتر آثار طبیعی و تاریخی جلوگیری شود و از قبل آن توسعه توریستی امکان پذیر شود.
چه بسا اگر سواد توریستی در کشور ما با این ظرفیت بزرگ تاریخی ،طبیعی و فرهنگی در حد شایسته ای بود امروز برای نجات بناهای تاریخی نیازی نبود با راه اندازی صندوق خیریه، امید به نجات آن بست بلکه این صنعت بالقوه پولساز و محرک اقتصاد خود با کارآفرینی و ارزآوری و ثروت آفرینی بزرگترین حامی بخش هایی می شد که پیوست مالی ندارند.
ماهی را هر وقت از آب گیری تازه است و بالاخره باید از جایی آغاز کرد و برای ارتقا سواد توریستی گام های جدی برداشت و به قول آقای نوری همان طور که با نهضت سوادآموزی بی سوادی ریشه کن شد برای ریشه کن شدن بی سوادی توریستی هم نهضتی آغاز کرد. نهضتی که عزم و اراده ملی می طلبد.
تمامی ارکان نظام، تک تک شهروندان، موسسات فرهنگی و آموزشی، رسانه ها، خبرنگاران و حتی خانواده ها ضمن بالا بردن دانش کاربردی سواد توریستی می توانند در فرصتی کوتاه، سبب ساز تحولی بزرگ و چشمگیر در توسعه توریستی، حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست و بعلاوه ترویج صنایع دستی شوند.
منبع: توریسم آنلاین