سلطانی فر: مدیر تحولم، نه حفظ وضع موجود
به گزارش راه ساری، کامپیوتر ورزش؛ این را حسن روحانی در خانه ملت گفت؛ سال 92 و در روزی که برای دفاع از مسعود سلطانی فر به مجلس رفته و امیدوار بود مجلسیان به گزینه پیشنهادی اش برای وزارت ورزش و جوانان رأی اعتماد بدهند اما در آن مقطع ترکیب مجلس و به عبارتی سیاسی کاری مانع از این مهم شد.
به گزارش خبرنگاران، ایران در ادامه نوشت: 3 سال از آن روز گذشته و رئیس جمهوری پس از استعفای محمود گودرزی، یک بار دیگر گزینه نخست خود را به مجلس معرفی کرده است. وقتی پای صحبت های مسعود سلطانی فر می نشینیم متوجه می شویم اطلاعات ورزشی و حافظه بلندمدت جالب توجهی دارد که مهر تأییدی است بر توصیف روحانی از او. از فوتبال خارجی گرفته تا ورزشکاران اسطوره ای و مدال آوری چون مایکل فلپس و اوسین بولت. به دقت سخن می گوید و البته با برنامه و چشم انداز تعیینی گزینه وزارت شده است.
وزارت ورزش و جوانان! وزارتخانه ای عریض و طویل که گستردگی زیادی دارد. در وهله اول و برای شروع بفرمایید نگاه و رویکرد شما به این وزارتخانه چیست؟
وزارت ورزش و جوانان در دو عرصه یا به تعبیری در یک عرصه مسئولیت قانونی، وظیفه و رویکرد و جایگاه دارد آن هم با مخاطبان چند ده میلیونی. به عبارتی گفته می شود که تعداد جوانان ما یعنی آنهایی که بین 15 تا 29 سال هستند حدود 28 درصد جمعیت کل کشورمان را تشکیل می دهند، یعنی حدود 22 میلیون نفر. ما مستقیماً از این جهت مخاطب داریم. در عرصه ورزش که در حقیقت مخاطبان ما بالای 50 میلیون نفر هستند یعنی همه کسانی که اوقات فراغت خود را می گذرانند حال یا پای تلویزیون، یا در محیط ورزشی یا در محیط هایی که باید اوقات فراغت خود را بگذرانند بنابراین مخاطبان ما چند ده میلیونی است که باید به گونه ای برنامه ریزی و ساماندهی و حرکت کنیم تا بتوانیم جوابگوی همه اینها باشیم آن هم با امکانات بسیار محدودی که در این رابطه داریم. این وزارتخانه در سال های اخیر از ادغام دو مجموعه سازمان تربیت بدنی و شورای عالی جوانان تشکیل شده که هنوز قانون اهداف، وظایف و اختیارات اش به تصویب مراجع قانونی نرسیده، در کمیسیون های تخصصی دولت است و باید به صحن دولت بیاید و پس از تصویب باید در مجلس برای تصویب مطرح شود. ضمن اینکه ما در هر دو بخش فاقد اسناد بالادستی کاملاً تعیین هستیم. سیاست های کلان ما که باید به تصویب مجمع تشخیص مصلحت و تأیید رهبر معظم انقلاب برسد تا به امروز تصویب و ابلاغ نشده، طرح جامع ورزش را نداریم، چون سیاست های کلان تا به امروز تعیین نشده، سند توسعه ورزش هم تدوین نشده است البته کلیات این سند تدوین شده اما آن اسناد بالادستی باید تعیین و نهایی شود که این خودش مراحل تصویب در دولت و مجلس را طی می کند و نهایتاً ما بیاییم و بعد از تصویب این اسناد به عنوان اسناد بالادستی یعنی سیاست های کلی ما در بخش جوانان پس از تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام و رهبر معظم انقلاب، سند توسعه ورزش را تنظیم کنیم تا ان شاءالله بتوانیم قانون اهداف، وظایف و اختیارات را در دولت و مجلس به تصویب برسانیم. در کل کارهای زیادی در پیش داریم و من اینجا می گویم با توجه به بلاتکلیفی که ما در چارچوب اسناد بالادستی و شرح وظایف قانونی داریم طبیعتاً حرکات ما نمی تواند حرکت های بلندمدت و منسجم و توسعه ای باشد.
در ورزش هم تا زمانی که شما بخواهید روزمره حرکت کنید نتایج خوبی نخواهید گرفت. ضمن تشکر از مجموعه زحمات و تلاش هایی که آقای گودرزی داشت، تأکید می کنم این مسائل اصلی و اساسی باید حل شود و پس از آن مسائل اساسنامه فدراسیون ها متناسب با آن چیزی که در جهان وجود دارد برطرف شود. ما باید به سمتی برویم که یک شخصیت و هویت کاملاً مستقل تر، تعیین تر و پررنگ تری را به فدراسیون های ورزشی بدهیم تا این فدراسیون ها بتوانند در ارتباطات خود با مجامع بین المللی وظایف و اختیارات خود را انجام دهند و در جهت توسعه آن رشته ورزشی تلاش کنند علاوه بر این بتوانند از ظرفیت های مجامع بین المللی که مرتبط با این فدراسیون ها هستند برای توسعه ورزش کشور استفاده کنند. این ها کارهای اساسی است که باید انجام شود و وقتی این کارها انجام شود طبیعتاً ما یکسری مسائل روزمره هم داریم مثل امور جاری ورزش، مسائلی که در خصوص برگزاری مسابقات بین المللی است، اولویت هایی که ما در سال های آینده داریم در کنار مسابقات جهانی که هر ساله در رشته های مختلف برگزار می شود، ما بازی های آسیایی جاکارتا را در سال 2018 در پیش داریم، جام جهانی 2018 روسیه را در پیش داریم که امیدواریم با تمهیدات در نظر گرفته شده و فراهم کردن شرایط، تیم ملی ما بتواند با قدرت و قوت بیشتری در مسابقات مقدماتی سریع تر ان شاءالله صعودش را قطعی کند و نهایتاً باید به صورت ریشه ای و اساسی از همین امروز برای المپیک 2020 خودمان را مجهز کنیم تا بتوانیم در رشته های مختلف ورزشی نتیجه ای بهتر از دوره گذشته رقم بزنیم.
فکر می کنید چالش های پیش روی شما چیست؟
بخشی از چالش های ما همین مواردی بود که به آن اشاره کردیم. ما فاقد اسناد بالادستی و چارچوب های کلی هستیم که متناسب با آن بتوانیم برنامه های میان مدت و کوتاه مدت مان را تنظیم کنیم. زمانی می توانیم در حل بخشی از مسائل جوانان پیروز شویم که بتوانیم به عنوان یک دستگاه میان بخشی سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت بکنیم و از حمایت های تمام دستگاه ها استفاده کنیم چون وزارت ورزش و جوانان تعییناً در این بخش که در ارتباط با حل و سازماندهی همه مسائل جوانان است، ابزارهای لازم را ندارد. یا به طور مثال، براساس آخرین برآوردی که به من گفتند حدود 8 هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح های نیمه تمام فعلی اعتبار نیاز داریم. این در حالی است که در سال گذشته اعتبارات ملی ما کمتر از یک درصد این رقم بوده. مدیریت توزیع و منابع اقتصادی یکی از مسائل مهم دیگر در موارد اجرایی است که ان شاءالله با دریافت رأی اعتماد این موضوع را سرلوحه اصلی کارمان در نظر خواهیم گرفت. مدیریت توزیع و منابع به گونه ای باید انجام بگیرد که به جای اینکه همین پول قطره چکانی مان را به تعداد زیادی طرح تقسیم کنیم، این منابع را باید به تعداد محدودتری از طرح ها اختصاص بدهیم مثلاً به اولویت فیزیکی بالای 70 درصد تا ضریب بهره وری را بالا ببریم.
فرض کنید شما رأی اعتماد گرفتید و روز اولی است که وارد وزارت ورزش می شوید، در همان روز اول چه کاری انجام می دهید، چه نامه ای خواهید زد یا دست روی چه چیزی خواهید گذاشت؟
من زمانی که وارد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شدم از روز اول هم بر مسائل بلندمدت، اصلی و استراتژیک دست گذاشتم و هم به مسائل جاری و روزمره رسیدگی کردم یعنی وقتم را تقسیم کردم. من مدیر توسعه و تحول هستم و مدیر حفظ وضع موجود نیستم. به همه گفته ام، افرادی که در سازمانی یا وزارتخانه ای که من مسئولش هستم کار می کنند، باید مدیران توسعه و تحول باشند. مدیر حفظ وضع موجود و کسی که دچار روزمرگی باشد، نمی خواهیم. این کارتابل ها، جلسات معمولی و بازدیدهایی که شاید همه بتوانند انجام دهند ولی یک سری مسائل و برنامه ریزی های اصلی و استراتژیک است و یک سری کارهای مهم است چه در بخش ورزش همگانی و چه در بخش قهرمانی، چه در حرفه ای و چه در آموزشی و پرورشی، اینها مسائلی است که باید ضمن انجام کارهای روزمره، افق بلندمدتی را هم داشته باشیم و هر 6ماه یک بار دستاورد خود را با آن اهداف کمی و کیفی ارزیابی کنیم.
گفته می شود شما در سازمان روزی 16 ساعت کار می کنید. حال در وزارت ورزش و جوانان که نیاز به کار بیشتری دارد چند ساعت در روز فعالیت خواهید کرد؟
در حال حاضر حتماً 14 ساعت را کار می کنم. سازمان گردشگری 3 سال پیش سازمانی بدون انسجام و به هم ریخته بود که یکی از اصلی ترین دلایل آن تغییرات 5 مدیر در 2 سال بود. خیلی ها فکر می کردند که من بیشتر از 6 ماه نمی توانم در این سازمان کار کنم اما تا جایی پیش رفتیم که امسال در جشنواره شهید رجایی در هفته دولت به عنوان دستگاه برتر کشور انتخاب شدیم. من هرجایی که کار کردم همه توان، وقت و امکاناتم را گذاشتم و طبیعتاً اگر لازم باشد در وزارت ورزش و جوانان وقت بیشتری هم خواهم گذاشت.
ورزش بانوان ما چند سالی است پویاتر شده و بیشتر نمود پیدا کرده به نوعی می توان گفت از گوشه نشینی و انزوا خارج شده اما هنوز نتوانسته آن اصل ورزش را به خود اختصاص دهد. برای بخش بانوان چه برنامه ای در نظر دارید؟
با توجه به ظرفیت و توانمندی بانوان مان در عرصه های مختلف بخصوص ورزش هم در عرصه های مدیریت ورزش و هم در عرصه های دیگر، متأسفانه ما تا الان نتوانستیم جایگاه خوبی برای این قشر فراهم کنیم. باور من این است که باید حضور بانوان را در مسئولیت های کلیدی و مدیریتی وزارتخانه پررنگ تر کنیم و گسترش دهیم و تلاش کنیم از این استعدادهای فراوانی که ما در حدود 50 درصد از جمعیت کشورمان در عرصه های مختلف ورزشی وجود دارد، استفاده کنیم. ما تجربه کردیم هر جا که شرایط برابری برای آقایان و خانم ها مهیا کردیم خانم ها کارنامه خوبی داشتند مثل آموزش عالی (کنکور) که چند سالی است درصد قبولی خانم ها بیشتر است.
این در سطح مدیریتی بود، در بحث ورزشکاران بانو چطور؟
برای نخستین بار یک خانم ایرانی توانست مدال المپیک بگیرد. معتقدم ما در رشته های دیگر هم این ظرفیت را داشتیم که بانوان ما مدال بگیرند، حتماً برنامه ریزی خواهیم کرد و امیدوارم در المپیک 2020 به سه مدال با رنگ های مختلف برسیم.
شما 2 سال از طلایی ترین سال های دهه 70 مرد شماره 2 ورزش ایران بودید و با آقای هاشمی طبا در دولت اصلاحات گام های پیروزی برای ورزش برداشتید. آن پیشینه چقدر می تواند به شما کمک کند و چراغ راه تان باشد؟
دو سالی که من قائم مقام سازمان تربیت بدنی بودم شرایطی فراهم کرد که من در 20 سال گذشته با بدنه ورزش، مدیران و قهرمانان همواره در تماس و ارتباط باشم. همین مسأله باعث شد یکی، دو بار خیلی جدی بنده را برای پست ریاست کمیته ملی المپیک و ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا کردند که البته به هر حال شرایط فراهم نشد.
پرونده فساد در ورزش پرونده ای بود که سرو صدای زیادی به پا کرد اما در نهایت منجر به روشنگری خاصی نشد. آیا شما نظری در خصوص این پرونده دارید؟
اینکه این مسائل در فوتبال و برخی رشته های دیگر وجود دارد انکار ناپذیر است و طبیعتاً باید همه کمک کنیم تا یک نظارت همه جانبه هم توسط خود وزارت ورزش و هم سایر دستگاه ها وجود داشته باشد. اینکه این فساد کم هست یا زیاد شاید راجع به آن جنجال سازی می شود یعنی شاید فسادی که در خیلی از بخش ها وجود دارد در آنجا هم وجود داشته باشد نه بیشتر اما جنجال سازی و هیاهوسازی در آن درست نیست. فکر نمی کنم میزان فساد در ورزش بیشتر از سایر بخش ها باشد و باید ما با استفاده از ابزارهایی که در جهان وجود دارد به مبارزه با فساد در تمامی عرصه ها بپردازیم و تعییناً برای شفاف سازی کل مسائل اقتصادی در کشور یک نظارت جدی داشته باشیم. وزارت ورزش و جوانان نیز با استفاده از ابزارش باید کنترل و نظارت کند تا انشاالله بتوانیم با این موضوع مبارزه کنیم.
در خصوص مسائل اقتصادی، استقلال اقتصادی وزارتخانه و درآمدزایی فدراسیون ها صحبت کنید.
ما اقتصاد ورزش را باید به صورت سالم فعال کنیم. طبیعتاً با این منابع موجود دولتی نمی تواند حرکت اساسی در ورزش ما ایجاد شود. برای رسیدن به برنامه ها نیازمند تأمین منابع هستیم، شرایط اقتصاد وزارت ورزش و جوانان با خواسته های موجود فاصله زیادی دارد البته شرایط اقتصادی کل کشور خوب نیست. در سازمان میراث زمانی که دیدیم پول نداریم بناهای تاریخی را مرمت کنیم به سمت بخش خصوصی رفتیم و برای تشویق این بخش سازوکارها را مهیا کردیم و ضریب بهره وری را 20 برابر بالا بردیم و یکی از دلایل پیروزیت ما هم همین بود. من نمی خواهم بگویم که باشگاه های ما را با باشگاه های برتر جهان مثل رئال مادرید، اتلتیکو، یوونتوس، بایرن مونیخ و بارسلونا یعنی 5 باشگاهی که در رنکینگ اول هستند، مقایسه کنیم فاصله ما زیاد است و این به دلیل فاصله اقتصادی مان با این کشورهاست چون ما در بخش خصوصی سازی نتوانستیم قدم های اساسی برداریم ولی اگر رئال مادرید هر ساله بین 500 تا 600 میلیون دلار درآمد دارد از محل توریست ورزشی که به سانتیاگو برنابئو می رود، کارهایی ازجمله فروش بازیکن، مدارس مختلف و کارهای اسپانسری.
کسی که وارد استادیوم سانتیاگو برنابئو می شود اسماً 15 یورو از او می گیرند اما در همین بازدید یک پیراهن می خرد، چند تا عکس می گیرد، یک موزه را بازدید می کند و یک مدال می خرد و برای همین 100 یورو می پردازد و بیرون می آید. من در گزارشی می خواندم در بازدیدهایی که از استادیوم سانتیاگو برنابئو شده بود چیزی در حدود 180 تا 200 میلیون دلار از همین بازدیدها درآمد داشته اند. حالا فروش بازیکن و مسائل دیگر بماند چون درآمدهای مختلفی دارند. چطور باشگاه های ما مخصوصاً باشگاه های شاخص نمی توانند مثلاً سالی 20 یا 30 میلیون دلار درآمد داشته باشند؟ قطعاً می توانند. ما باید یک مقدار این مدل های شناخته شده جهان را در دستور کار خود قرار دهیم و سازوکار قانونی آن را فراهم کنیم. فکر می کنم از محل تبلیغات و تأمین اسپانسرهای مختلف باید بیشتر استفاده کنیم.
در درجه اول باید ستاد وزارتخانه مان را کوچک بکنیم، به فدراسیون های ورزشی مان اختیارات بیشتری بدهیم به طوری که وزارتخانه صرفاً برود به سمت کارهای حاکمیتی، قانونگذاری و سیاستگذاری. تمام امور تصدیگری و اجرایی را به فدراسیون ها بدهیم. هویت حقوقی و شخصیت آنها را پررنگ تر کنیم. خودمان هم بر عملکرد آنها نظارت کنیم و اساسنامه ها را هم اصلاحاتی که نیاز داریم انجام بدهیم. برویم به سمت اینکه در آن مدلی که فدراسیون های توسعه یافته ورزشی جهان دارند کار کنیم. ما نمی توانیم در رشته های مختلف قهرمان المپیک شویم بدون اینکه در ورزش همگانی و آموزش و پرورش کار کرده باشیم. یعنی اینکه یک قهرمانی مانند مایکل فلپس که در 3 دوره المپیک 27 مدال می گیرد که 23 مدال آن طلا است این آدم طبیعتاً در دوره دانش آموزی و دانشجویی اش هم ورزش می کرده است. بعد از آن باشگاه ها کار کرده اند.
ما اعجوبه ای مانند مایکل فلپس نداریم. در المپیک 1976 مونترال مایک اسپیتس امریکایی 7 مدال طلا گرفت. در همان المپیک یک ژیمناست دختر 14 ساله رومانیایی 7 مدال طلا گرفت. این ها کشورهایی هستند که در رده های مختلف کار کرده اند و یک دفعه بدون اینکه در آموزش و پرورش، دانشگاه و رده های پایه کار کرده باشند، به اینجا نمی رسند. امکان ندارد این اتفاق بیفتد. اوسین بولت وقتی در دوهای سرعت در 3 المپیک 9 مدال طلا می گیرد، اگر به سابقه او نگاه کنید می بینید که از 5-6 سالگی ورزش می کرده است.
بنابراین این یک زنجیره پیوسته است. اگر بخواهیم ورزش مان رشد کند یکی از مبانی آن ورزش همگانی است که در سالم سازی جامعه و ایجاد شادی و نشاط و تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی نقش اساسی دارد. یعنی یکی از کارهای اساسی که در تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی که مد نظر رهبر معظم انقلاب در بخش ورزش است اینکه باید به صورت جدی به آن پرداخته شود توسعه ورزش همگانی است برای اینکه جامعه را سالم و با نشاط کند. یعنی هم جلوی هزینه های درمانی را بگیریم هم بتوانیم با نشاطی که در جامعه ایجاد می کند جلوی افسردگی ها و ناهنجاری ها و ایجاد جرم و جنایت ها را بگیریم. من اینها را در دفاعیه خود در مجلس هم خواهم گفت. رویکرد دوم این است که بتوانیم سازوکار قانونی مشارکت، حضور و حمایت بخش خصوصی را فراهم کنیم. دولت اگر کمی دست بردارد هیچ مسئله ای نیست. چرا باید بترسیم اگر باشگاه های بزرگ ما خصوصی شوند ممکن است مسائلی ایجاد کند. ما دستگاه نظارتی و حاکمیتی قانونی هستیم مگر در عرصه بهداشت و درمان، تأسیس این همه بیمارستان خصوصی باعث شده که اختیارات نظارتی وزارت بهداشت محدود شود؟
آیا فوتبال های خارجی را هم نگاه می کنید؟ طرفدار کدام تیم هستید؟
تا حدی که بتوانم نگاه می کنم. طرفدار این تیم یا آن تیم بودن مخصوص جوان هاست و ما هر تیمی که زیبا تر بازی کند را بیشتر دوست داریم. البته به دلیل کارهای تیمی و قهرمانی های زیادی که رئال مادرید دارد بیشتر می پسندم و از زمانی که مجموعه رونالدوی برزیلی، روبرتو کارلوس، فیگو و تا اکنون که دو باشگاه بارسلونا و رئال که گرانترین خط حمله جهان را دارند، رئال مادرید با گرت بیل، بنزما و کریستیانو رونالدو و بارسلونا با نیمار، سوارز و مسی. یک زمان در دهه 70 تیم هلند با مکتب استفان کواچ که مرحوم کرویف و رنسن برینک، در آن تیم حضور داشت با حضور دو بار در فینال جام جهانی و باشگاه آژاکس که سه بار قهرمان اروپا شد یک مکتب جدیدی مطرح شد و اصطلاح 10 نفر حمله 10 نفر دفاع که به فوتبال موجی معروف شد و طرفداران زیادی داشت. اروپایی ها خوب سرمایه گذاری می کنند و با استعدادهای 7-6 ساله قرارداد می بندند و بعد به فروش می رسانند که یکی از محل های درآمد است.
یکی از مسائلی که برای مردم هم دغدغه بوده است مسائل وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال و عدم تعامل این دو با هم بخصوص در زمان حضور کفاشیان در فدراسیون بود. نگاه شما به این مسائل چیست؟
یکی از پیروزیت های ما در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفاقت با کسانی بود که قبلاً با این سازمان درگیری داشتند. یعنی هنر یک مدیر در این است که از همه ظرفیت های موجود قانونی و سازمانی خود استفاده کند. انسان هیچگاه از تعامل و ارتباط و مذاکره ضرر نمی کند. خوشبختانه مسئولان فدراسیون فوتبال آقای تاج از دوستان گذشته ما هستند و با هم در ارتباط هستیم و با هم بر سر برخی مسائل مشورت و گفت و گو می کنیم. فدراسیون والیبال هم همین طور است و20 سال است که با رئیس اش ارتباط دارم. به هر حال از دعوا و درگیری در هیچ عرصه ای چیزی حاصل نمی شود، چه برسد در عرصه مدیریت کشور و در وزارتخانه های مختلف و آن هم در ارتباط با فدراسیون ها که خیلی مهم است. امروز برای چند ده میلیون جوان ما مهم تر از پیشرفت های بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، پیروزیت های قهرمانان ما مهم است و کارآمدی نظام و دولت را با این معیار می سنجند. یعنی برای شان رفتن تیم ملی به جام جهانی مهم است. برای شان مهم است که قهرمان وزنه برداری شان رکورد جهان را بزند یا کشتی گیرشان قهرمان المپیک شود. بنابراین نگاه شان به نظام و دولت از جهت کارآمدی بستگی به نتایج ورزشکاران ما در رشته های مختلف قهرمانی دارد. جدای از رشته هایی که مدال آور هستند این ظرفیت را داریم که در رشته های دیگر مانند تیراندازی و رشته های مادر که تعداد مدال زیادی دارد مدال بیاوریم اما سهم مان تا حالا صفر بوده است. با یک کار ریشه ای و بلند مدت و منسجم می توانیم حتی در المپیک 2020 ژاپن دستاوردهایی در این زمینه داشته باشیم.
کمی در خصوص رویکردتان در وزارت ورزش و جوانان صحبت کنید.
به نظر من باید هر چه سریعتر در ساختار ورزش یک آسیب شناسی صورت بگیرد. البته قانونی که داریم تصویب می کنیم قانون وزارت ورزش و جوانان است. قانون اختیارات و شرح وظایف و در حقیقت ساختاری که پیش بینی کردیم. باید ببینیم در ارتباط با بخش جوانان کارهایی که باید انجام شود چه بخشی اجرا شده است که قطعاً متأسفانه خیلی کم بوده است. کارهای زیادی داریم که باید ساماندهی کنیم. هم اکنون جوان ما در عرصه های مختلف مانند مسائل مادی، اشتغال، مسکن، تحصیلات و مسائل معنوی و بحران هویت، دچار مشکل است و ریشه ها و جوانه هایی که برای امید به آینده باید زده شود که بخشی در تأمین نیازهای مادی و بخشی هم در ایجاد اعتماد به نفس است و احساس خاصی باید در جوان به وجود بیاید که من هستم. باید جوان را به عنوان یک ظرفیت اساسی و سرمایه ملی ببینیم نه به عنوان مجموعه ای که از دید معضل به آن نگاه می شود. به جوانان باید به عنوان یک سرمایه و ظرفیت بزرگ در برنامه ریزی توسعه در ابعاد مختلف نگاه کنیم. زمینه مشارکت جوانان را در عرصه های مختلف فراهم کنیم نه اینکه تنها در مواردی که نیاز داریم بخواهیم به صحنه بیایند بلکه در همه عرصه ها از جمله تصمیم سازی ها مشارکت جدی داشته باشند. مسائل جوانان بحث حاشیه ای وزارتخانه ما نیست. با صراحت می گویم مسائل ساماندهی جوانان چه امور معنوی و چه امور مادی از مهم ترین سیاست های دولت است و جزو مسائل حاشیه ای قلمداد نمی شود.
به نظر می رسد جایگاه ورزش در تصمیم گیری های کلان، دست چندم است، برخلاف اینکه آقای روحانی تأکید دارند جزو اولویت هاست. چه از لحاظ بودجه ای و چه از لحاظ جایگاهی که در مناسبات به چشم مردم می آید. آیا قرار است ورزش از این جایگاه دست چندمی جدا شود و جزو اولویت های نخست قرار بگیرد؟
بستگی به این دارد که چقدر تلاش کنیم مسئولان را به این باور برسانیم که ورزش در همه عرصه ها و فرایند توسعه کشور می تواند تأثیرگذار باشد و جوان را همان طور که گفتم به عنوان یک سرمایه و ظرفیت برای حل مسائل کشور ببینیم. جوانان و سالم سازی جامعه را و ورزش همگانی را که متمرکز می شود روی جوانان به عنوان یکی از مهم ترین سیاست ها برای تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی ببینیم. اگر پیروز شویم این گفتمان را جا بیندازیم آن وقت می توان گفت ورزش از یک بحث دسته چندم تبدیل به یک اولویت اصلی برای کشور می شود. در کشورهای توسعه یافته ورزش در همه ابعاد یک اولویت است و به عنوان یک پارامتر مهم برای سرعت دریافت توسعه کشور دیده می شود. بنابراین برای ورزش زیرساخت ایجاد می کنند. شهرداری ها موظف هستند فضاها و امکانات ورزشی ایجاد کنند. وزارتخانه ها و دستگاه های مختلف و بخش خصوصی زیرساخت های ورزشی ایجاد می کنند. اگر ما از طریق آمار و ارقام و تعاملاتی که داریم این باور را جا بیندازیم مطمئن باشید این اتفاق برای ما هم می افتد.
درباره شعار ورزش برای همه چه نظری دارید. خیلی ها معتقدند جوانان بار سنگینی برای وزارت ورزش و جوانان است و جنس دو کار از هم جداست و مکمل هم نیستند. نظر شما چیست؟
من فکر می کنم دو بخش ورزش و جوانان از هم قابل تفکیک نیستند. ممکن است منتقدینی وجود داشته باشند درباره شکل جدید وزارتخانه که دلایل قابل تأمل و شنیدنی داشته باشند و کسانی هم باشند که درباره ادامه این شکل دلایل قوی دارند. من فکر می کنم ورزش چه در بعد همگانی و چه قهرمانی یکی از ابزارهای ساماندهی امور جوانان و جامعه است. با این استدلال من این دو حوزه را قابل تفکیک نمی دانم. اما اینکه در آینده چه اتفاقی بیفتد باید آسیب شناسی شود و ببینیم شرایط کنونی توانسته به نفع ورزش و جوانان باشد یا روشی که در گذشته بوده است. این آسیب شناسی را باید صاحبنظران و کارشناسان حضور داشته باشند و انجام بدهند.
فکر می کنید برخورد کنندگان در روز رأی گیری چگونه خواهد بود؟
ما در نشست هایی که با فراکسیون های تخصصی و منطقه ای داشته ایم و ارزیابی که انجام داده ایم، توانسته ایم ارتباط خیلی خوبی بین گفتمان های مان برقرار کنیم. تحلیل ها و خواسته های مان خیلی به هم نزدیک است. برای اینکه در این عرصه، کشور پیروز شود باید بین این دو بخش یعنی دولت و مجلس یک همکاری نزدیک و دائمی و گسترده به وجود بیاید. اگر ما این تعامل و ارتباط دائمی را بین وزارت ورزش و جوانان و کنندگان مجلس داشته باشیم و بتوانیم از حمایت ها و راهنمایی ها استفاده کنیم .طبیعتاً می توانیم پیروز باشیم و فکر می کنم چون داریم به یک گفتمان و تحلیل مشترک می رسیم .ان شاءالله بتوانیم در روز رأی اعتماد به نتیجه ای که به صلاح مملکت است دست پیدا کنیم. من اگر بتوانم رأی اعتماد بگیریم مانند تمام کارهایی که در سالیان گذشته داشته ام با تمام توان به صحنه می آیم تا بتوانم مسائل بخش ورزش و جوانان را کاهش بدهم و جریان حرکت عمومی وزارتخانه را در جهت حل شدن قرار بدهم. همه پیشکسوتان، قهرمانان، مدیران، دست اندرکاران، دلسوزان، دانشگاهیان و همه کسانی که دغدغه ورزش و جوانان کشور را دارند و کنندگان محترم مجلس کمک کنند که شدیداً به کمک آنها نیاز داریم.
در پایان اگر نکته خاصی باقی مانده، بفرمائید.
در برنامه های کوتاه مدت دو سه موضوع را در دستور کار خودمان داریم. یکی مسائل مربوط به مسابقات مقدماتی جام جهانی فوتبال را بتوانیم حل کنیم تا ان شاءالله تیم ملی یک صعود مقتدرانه داشته باشد. خوشبختانه تیم ملی 4 بازی خود را با پیروزیت سپری کرده است و تحلیل من این است که با حضور سرمربی کارآمد و مجموعه تلاش بازیکنان مؤثر و عاشق کشورمان اگر به عنوان تیم اول صعود نکنیم مطمئناً به عنوان تیم دوم صعود می کنیم. البته این منتهای آرزوی ما نخواهد بود چرا که 3 بار تجربه حضور در جام جهانی را داریم و امیدوارم تیمی درست کنیم که در مسابقات 2018 نتایج مناسب تری را بگیرد. در مسابقات آسیایی جاکارتا هم همینطور. در بخش جوانان هم بسرعت باید به دنبال این باشیم که شرایط حضور را در امور مختلف نهادینه کنیم. تصور من این است باید به گونه ای کار کنیم که 2 موضوع اعتماد به نفس و امید به آینده را روز به روز در نزد جوانان بالا ببریم تا ان شاءالله در آینده نظام و کشور را به جوانان شایسته کشورمان بسپاریم.
منبع: خبرگزاری ایسناواحدی: واحدی: وبسایت خبری، تفریحی و سرگرمی