از نه گفتن نترسید، آن را بپذیرید
به گزارش راه ساری، مدیران از کار با قهرمانان لذت می برند. آنها دلشان می خواهد با بهترین ها کار نمایند. در عین حال مدیران به دنبال کاهش هزینه ها نیز هستند. گاهی پیش می آید که آنها با جواب نه روبه رو می شوند. رهبران مالی در این مواقع باید نه را بپذیرند. چیزی که در این گزارش می خواهیم درباره آن صحبت کنیم، ظاهرا درباره مدیران است اما اینطور نیست.
در این گزارش که توسط نادین کرینر(Nadine Greiner) نوشته شده و با عنوان Stress-Less Leadership به چاپ رسیده است، به این مسئله می پردازد که چگونه و چرا باید به مدیران نه گفت. در برخی مواقع با ارزش ترین کاری که یک فرد می تواند در محیط کار خود انجام دهد، این است که نه بگوید.
ماری، توسعه دهنده کسب وکار در یکی از شرکت های فناوری سانفرانسیسکو بود. او در کارش به عنوان توسعه دهنده عملکرد خوبی داشت. توانسته بود با اجتماع کاری خود به خوبی کنار بیاید و مناسب شغل خود بود ولی اتفاقی باعث شد در کارش رنج بکشد.
مدیرعامل از ماری خواسته بود تا برای پروژه ای به برزیل برود. او باید حداقل یک سوم از زمان توسعه پروژه را در آنجا می گذراند. ماری قانع شده بود که باید به این پروژه بله بگوید. برای اینکه ماری نمی خواست ستایشی که رئیس از او می کرد را از دست بدهد.
از طرفی ماری خواهان این بود که رئیسش به او افتخار کند و پروژه توسعه در برزیل فرصتی برای کسب این افتخار بود، ولی اگر ماری می خواست واقع بین باشد، نمی توانست به آمریکای جنوبی برود و همزمان کاری را انجام بدهد که در دفتر سانفراسیسکو انجام می دهد. وقتی من (نادین کرینر) با ماری ملاقات کردم، خیلی زود متوجه مشکل او شدم. بیش از 25 سال مربی اجرایی بودم و می دانستم که ماری دارد بزرگ ترین اشتباهی که هر کارمندی می تواند انجام دهد را مرتکب می گردد.
همیشه کارمندان اجرایی و بنیانگذاران در مواجهه با پیشنهادها بله می گویند تا خود را موجه جلوه دهند. در صورتی که با بله گفتن در کاری غیرممکن، نه تنها شکست قطعی است، بلکه تمامیت اشخاص و سازمان آنها زیر سوال می رود. مدیران می خواهند کسب وکار خود را گسترش دهند برای همین از کسانی که با آنها کار می نمایند، تقاضای کار بیشتری می نمایند. آنها به منظور کاهش هزینه های خود نمی خواهند که کارمند تازه ای را استخدام نمایند و در جست وجوی بهترین بهره وری از کارمندانی هستند که در مجموعه آنها کار می نمایند.
همچنین مدیران از کارمندان می خواهند که تا حد ممکن از شکایت دوری و شغل خود را حفظ نمایند، ولی پذیرفتن همه درخواست ها یا موقعیت های تجاری تنها می تواند مدیران را پربار و پرکار نشان دهد. وقتی مدیران به صورت شفاف فکر نمایند، می توانند در سازماندهی شرکت که مهم ترین کار آنها ست، متمرکز شوند. یکی دیگر از مشتریانم بنیانگذار شرکتی بود که هر پروژه ای را می پذیرفت.
تمام هزینه هایی که او هنگام بله گفتن متقبل شده بود را روی تخته وایت برد نوشتم. او سلامتی خود را از دست داده، از خانواده و به خصوص تنها دخترش دور مانده و مشاوره مدیر اجرایی اش را از بین برده بود. وقتی به تخته نگاه کرد، از شدت ناراحتی گریه اش گرفت.
با دیدن نمونه های اینچنینی تصمیم گرفتم درباره ضرورت های نه گفتن حرف بزنم. می خواهم به افراد بگویم که احساس خودخواهی ننمایند ولی یاد بگیرند که به صورت کاملا استراتژیک و هنرمندانه از سوءاستفاده دیگران جلوگیری نمایند. مدیران و کارمندان باید بدانند که خودشان چقدر مهم هستند. برای اینکه پیروز شوید نه بگویید و از نه شنیدن نترسید، 4گام را به شما پیشنهاد می کنم.
درباره زمانبندی کارها با مدیر خود مشورت کنید. به او بگویید که درخواست او زمان زیادی لازم دارد. از اینکه کاری که باید انجام دهید یک فرایند طولانی مدت خواهد بود، نهراسید. به مدیرتان یک زمان معین را پیشنهاد دهید. در چنین شرایطی او تصمیم می گیرد که آیا شما فرد مناسبی برای انجام کار هستید یا نه
دلیل نه گفتن تان را معین کنید
معمولا برای افراد راحت است نه بشنوند؛ تنها به شرطی که شما دلیل قانع نماینده ای به آنها بدهید. ممکن است شما سعی کنید به شیوه های مختلف به او نه بگویید اما قبول نکند. به همین دلیل نه گفتن با دلیل معین به حرف شما مقبولیت می بخشد.
به عنوان مثال، به درخواست شما احترام می گذارم و از آن سپاسگزارم. از وقتی پیش شما آمدم و درخواست تان را شنیدم، می خواستم آن را بپذیرم. می خواستم همه عواقب آن را بپذیرم ولی چیزهای خیلی زیادی را آموختم که مجبورم می نماید به شما نه بگویم، چون در صورت پذیرفتن این درخواست این امکان وجود دارد که تاثیرات منفی ای روی شرکت بگذارد.
متاسفم که درخواست شما را نمی پذیرم، چون در حال حاضر وظایف زیادی دارم که باید به آنها بپردازم. باید به بهترین نحو پروژه هایی که در حال انجامشان هستم را تمام کنم.
زمانبندی درستی داشته باشید
درباره زمانبندی کارها با مدیر خود مشورت کنید. به او بگویید که درخواست او زمان زیادی لازم دارد. از اینکه کاری که باید انجام دهید یک فرایند طولانی مدت خواهد بود، نهراسید. به مدیرتان یک زمان معین را پیشنهاد دهید.
در چنین شرایطی او تصمیم می گیرد که آیا شما فرد مناسبی برای انجام کار هستید یا نه. به عنوان مثال، شما پروژه ای را مدیریت می کنید که زمان زیادی از وقت تان را به آن اختصاص داده اید. زمان احتمالی اتمام آن را به مدیرتان بگویید. صداقت خود را به رئیس تان نشان دهید و او را متقاعد کنید که تنها در صورتی می توانید کار تازه ای را بپذیرید که پروژه اخیرتان تمام گردد.
شرایط را بپذیرید
آیا می توانید درخواستی که از شما شده را تغییر دهید؟ یا خواسته مدیر را ساده تر کنید؟ اگر این کار امکان پذیر بود، می توانید بله بگویید. به طور مثال، اگر شما مدیریت پروژه را به کسی پیشنهاد می کنید که می تواند همه چیز را سازماندهی کند، تحت هر شرایطی منظم باشد و بودجه را هدر ندهد، مسرور می شوم با شما همکاری کنم.
وقتی مطمئن شدید که شرایط همان چیزی است که شما می خواهید، می توانید کار را قبول کنید. با امتحان مدیران و تشخیص چهره آنها بعد از شنیدن حرف هایتان قبول یا رد یک پیشنهاد کار ساده ای خواهد شد. شاید پروژه خیلی مهم نباشد ولی اینکه بدانید مدیر فرد قابل اعتمادی است و شرایط مربوط به پروژه سخت نیست، مسائل بااهمیتی هستند.
مشکل گشا باشید و راه چاره پیشنهاد بدهید
مشتری ام در شرکت فناوری، شخص دیگری را پیدا کرد تا پروژه برزیل را انجام دهد؛ شخصی که برای انجام آن پروژه بسیار مناسب بود. زمانی که به مدیر خود گفت که برای چیز دیگری استخدام شده است و کاری که باید در برزیل انجام دهد با کار خود در سانفرانسیسکو مغایرت دارد. مدیر تعجب کرد زیرا از ماری می خواست تا کار را پیگیری کند، ولی چون ماری با راه چاره پیش رئیس خود رفته بود، مدیر حرفی برای زدن نداشت. ماری به رئیس خود پیشنهاد کرد با فرد دیگری کار کند که فرصت های رشد را برای شرکت به ارمغان می آورد.
وقتی از نه حرف می زنید، غیرممکن است که از بله صحبت نکنید. برخی وقت ها فکر می کنیم که مردم از نه شنیدن خوش شان نمی آید و نمی خواهند آن را بشنوند. در حالی که مدیران باهوش نه را می پذیرند. آنها به فردی که نه گفته است، به چشم یک شخص تنبل خیره نمی شوند؛ بلکه به صحبت ها و دلایل آنها گوش می دهند تا راه تازه ای برای حل مسائل به دست آورند. اتفاقی که برای ماری افتاد، این بود که نه تنها احترام و تحسین رئیسش به او بیشتر شد، بلکه رئیس ماری فهمید که او یک استراتژیست کسب وکار است.
منبع: مجله شنبهtour-france.ir: تور فرانسه ارزان | تور فرانسه قیمت، تور پاریس، تور پاییز را همراه ما تجربه کنید.
tour-canada.ir: برای دیدار از شگفتی های کشور زیبای کانادا و دریافت ویزای مولتی 5 ساله کانادا با ما همراه باشید.