گربه سیاه؛ داستان شاخ های مجازی و هنرمندان ناکام!
به گزارش راه ساری، داستان گربه سیاه درباره شاخ های مجازی است که برخی شان در یک شب ره صدساله را طی می کنند یا همان طور که کارگردان فیلم می گوید درباره سه جوان پر از آمال و آرزو های گوناگون- که آرزوهایشان را دنبال می کنند.
به گزارش شهفرایند، کریم امینی کارگردان فیلم گربه سیاه فروش نه چندان بالای فیلمش را به دلیل گرایش مردم به فیلم های کمدی و عدم استقبال از فیلم های اجتماعی می داند.
اتفاقی که باعث شده سینماداران نیز از این شرایط سو استفاده کرده و سانس های مرده خود را به فیلم های اجتماعی اختصاص دهند.
کریم امینی می گوید که این موضوع آسیب زیادی به فروش گربه سیاه وارد آورده: یکی از سینما ها سانس ساعت 11 صبح جمعه خود را داده به فیلم ما! خوب مگر کسی در این موضوع شک دارد که کسی ساعت 11 صبح جمعه سینما نمی رود!
این جور مسایل به شدت به گربه سیاه آسیب زد. البته این آسیب فقط به فیلم ما وارد نیامد- و دیگر فیلم های اجتماعی حتی فیلم پرستاره ای مانند بی همه چیز محسن قرایی هم درگیر این معضل بودند.
کریم امینی در مورد فرایند شکل گیری فیلم گربه سیاه می گوید: علی اصغری فیلمنامه ای نوشته بود درباره فرایند تبدیل شدن یک فرد به یک شاخ مجازی- که از طرح یک خطی آن خوشم آمد و بنابراین نشستیم با هم به بازنویسی آن.
در این فرایند اتفاقات دیگری نیز وارد کار شدند. مثل موسیقی زیرزمینی و به طور معین موسیقی رپ و البته مسایل دیگری که حاصل بسط و توسعه آن قصه یک خطی بودند.
در نقد فضای مجازی
نگاه انتقادی گربه سیاه به فضای مجازی- حداقل در سینمای ایران- تازه است. نگاهی آسیب شناسانه و دغدغه مند به فضای مجازی- که البته با توجه به فضایی که در ماه های اخیر پیرامون تصویب قوانین محدودکننده درباره این فضا گرفته شده، می تواند کارکرد دوگانه نیز داشته باشد (و حتی بسیاری بر این باورند که عدم استقبال مخاطبان بی ارتباط با این موضوع نباید باشد).
کارگردان گربه سیاه، اما می گوید که فیلم تنها ناظری بی طرف بر موضوعش بوده. او می گوید که راز جذابیت این فیلم پرداختن به تغییراتی است که با ظهور تکنولوژی و شکل گیری اپلیکیشن هایی مانند اینستاگرام ایجاد شده است.
و البته پرداختن به دستاورد هایی که برخی از شاخ های مجازی در یک شب به دست می آورند و این در حالی است که بسیاری از هنرمندان با صرف وقت و انرژی به مراتب بیشتر در رسیدن به آن ناکام می مانند.
او می گوید: هدفم در این فیلم نشان دادن هم زمان نابودی یک کاراکتر عاشق موسیقی و موفقیت یک شاخ مجازی بود. کسی که بی هیچ دغدغه ای در فضای مجازی جولان می دهد و فالوئر جمع می کند و در این راه ابایی از هیچ کاری ندارد و تنها و تنها می خواهد که رویاهایش هر چه زودتر به واقعیت بدل شوند.
وجه اجتماعی گربه سیاه البته تنها معطوف به این وجه از داستان این فیلم نمی شود. کریم امینی می گوید که بزرگ ترین وجه اجتماعی این فیلم این است که جامعه ای را به نمایش می گذارد که رشد انسان ها در آن تصادفی است! جامعه ای که در آن از طریق حرکت در یک راستا معین و درست به موفقیت نمی رسد!
اما حضور بهرام رادان در مقام تهیه کنندگی یکی از مهم ترین عوامل و دلایل افتادن نام این فیلم بر سر زبان ها بوده است. اتفاقی که به گفته کریم امینی حاصل یک فرایند معمولی بوده: بعد از آماده شدن سیناپس با چند تهیه کننده صحبت کردم- که بهرام رادان نیز از جمله این تهیه کنندگان بودند و در نهایت هم بعد از مذاکره گفتند که سیناپس را پسندیده اند و تهیه فیلم را پذیرفتند.
کارگردان گربه سیاه البته بلافاصله می گوید که رادان ظاهرا قصد ایفای نقش در فیلم خودش را نداشته: آقای بهرام رادان همان ابتدا به شرط بازی نکردن تهیه فیلم را قبول کرد.
به همین دلیل هم رفتیم سراغ چهره های دیگر برای بازی در این نقش. اما دوستان امکان حضور در این فیلم را پیدا نکردند و بنابراین به خاطر بن بست زمانی خود آقای رادان مجبور شدند بازی کنند.
کریم امینی حتی می گوید که، چون رادان دوست نداشت فیلمی را که هم بازی و هم تهیه کنندگی کرده بود به جشنواره بفرستد، گربه سیاه به جشنواره سی و نهم فجر ارسال نشد- که این اتفاق آسیب شدیدی به فیلم زد و باعث شد زحمات عوامل فیلم دیده نشود!
اما آیا همان گونه که در فضای مجازی گفته می شود کارگردان گربه سیاه و بهرام رادان با هم به اختلاف رسیده بودند؟
کریم امینی می گوید: هیچ اختلافی نداریم و رفاقتمان بیشتر هم شده. رادان یک جنتلمن واقعی است و حق دارد فیلمش را به جشنواره بدهد یا ندهد.
منبع: فرارو