MIT چگونه دستکاری رویا را ممکن کرد؟

به گزارش راه ساری، حدود یک سوم از عمر ما در خواب و حین رویا دیدن سپری می شود با این حال معمولا به محض بیدار شدن تمام آنها را فراموش می کنیم. بسیاری از بزرگان دنیای علم و هنر از جمله ادیسون و تسلا ایده هایشان را در رویا بدست آورده اند و همین مساله دانشمندان را بر آن داشته تا با پی بردن به رابطه بین ضمیر هوشیار و ناهوشیار، از پتانسیل های آن برای کنترل رویاها و افزایش خلاقیت های فردی بهره ببرند. این همان هدفی است که محققان در یکی از آزمایشگاه های MIT تقریبا به آن دست یافته اند.

MIT چگونه دستکاری رویا را ممکن کرد؟

Dream Lab یکی از جالبترین زیرمجموعه های آزمایشگاه Media Lab در دانشگاه MIT است. Media Lab سال ها محل تولد تعدادی از خلاقانه و عجیبترین پروژه های فناوری بوده است.

ایده هایی مثل کنترل انسان با اینترنت، آلت موسیقی فضایی، تتوی موقت با قابلیت اتصال به ابزارهای هوشمند یا خانه ای با قابلیت تغییر شکل تنها بخشی از پروژه های عجیب آنهاست اما تعدادی دیگر مثل زبان برنامه نویسی Scratch امروزه توسط صدها میلیون به کار برده می شود.

حتی بر اساس استانداردهای Media Lab هم پروژه محقان بخش Dream Lab عجیب و غیرعادی است.

آنچه که آدام هورویتس، سرپرست پروژه دورمیو (Dormio) و همکارانش طراحی کرده اند، ابزاری پوشیدنی است که برای هک رویاها و افزایش خلاقیت و توانایی ها طراحی شده است.

آدام هورویتس

ایال پری، طراح اپ پروژه دورمیو با اشاره به اینکه تحقیقات عمیق در مورد خواب تا کنون نیازمند تجهیزات آزمایشگاهی سنگین بوده می گوید:

سنسورهای زیستی از نظر قیمت و در دسترس بودن بهتر از قبل شده اند. در کنار آن پیشرفت الگوریتم های یادگیری ماشین برای تحلیل جریان های داده عصر جدیدی را در مطالعات خواب شروع کرده که در آن می توان مطالعات را نه در آزمایشگاه بلکه در اتاق خواب خود افراد انجام داد. مغز ما هنوز هیجان انگیزترین فناوری است و ما هم به دنبال دستیابی به پتانسیل های بزرگ نهفته در آن هستیم.

اینسپشن از نوع واقعی

خواب راهی طبیعی و ارگانیک برای وارد شدن به حالتی است که در معرض کمترین استرس و فشار قرار داریم. در این حالت امکان دسترسی به بخش هایی از حافظه را داریم که حین بیداری در اختیارمان قرار ندارند، به همین خاطر قادر به حل مسائلی خواهیم بود که در طول روز از عهده آنها برنخواهیم آمد. هورویتس می گوید:

در خواب وارد حالت های ذهنی مختلف می شوید. در این حالت قادر به دیدن خود و تفکر به شیوه ای کاملا متفاوت از زمان بیداری هستید.

دورمیو از روش ادیسون برای ورود به حالت نیمه خودآگاه الهام گرفته شده. این دانشمند برجسته در حالی که گوی های فلزی کوچکی را در دست داشت طی روز چرت هایی کوتاه می زد. طی این چرت ها ادیسون به صورت عمدی وارد حالت گذار از هوشکمک به خواب یا هیپناگوژیا (Hypnagogia) می شد و طی آن رویاهایی را می دید که اغلب در حل مسائل به وی کمک می کردند.

وی پس از مدت کوتاهی به خواب کامل فرو می رفت اما در این حین گوی ها از دستش رها شده و با صدای افتادن آنها بیدار می شد. به باور روانشناسان تصورات حسی هیپناگوژیک در زمان بخواب رفتن درک شده و بسیار واقعی جلوه می کنند.

یکی از مزایای دورمیو نسبت به گوی ها این است که محتوای صدایی که در هیپناگوژیا پخش می شود، می تواند جهت رویای فرد عوض کند. در مرحله بعد سیستم غیرفعال شده و تا زمانی که دوباره سیگنال گذار به خواب عمیق مخابره نشود، صدا را پخش نمی کند. همین چرخه تا زمانی که فرد بیدار شود مرتبا تکرار می شود.

نتایج آزمایشات از کارایی این سیستم در افزایش خلاقیت حکایت دارد و در عین حال تیم مذکور درحال توسعه مدلی کمتر تهاجمی است که ورود به فاز تغییر خواب را با حرکات پلک تشخیص می دهد.

محققان پیش از این هم از احتمال کاشت بذرهای ذهنی برای دستیابی به رویایی خاص آگاه بودند اما روش انجام آن کاملا اشتباه بود .

ماشین بیولوژیکی مرموز

خواب و به ویژه رویا ابزارهای قدرتمند بوده و تاثیر آنها در زندگی ما حین بیداری بیش از آن چیزی است که تصور می کنیم. ما در طول روز مشغول حل مسائل ابتدایی هستیم اما مغز تازه در شب فعالیت واقعی را شروع می کند.

در این زمان ذخیره هیپوکامپی، بخشی از مغز که با حافظه کوتاه مدت ارتباط دارد، به حداکثر می رسد. مغز برای مرتب کردن داده های روز قبل شروع به انتخاب مهمترین موارد از حافظه کوتاه مدت و انتقال آنها به بخش بلندمدت می کند. اینجا بهترین زمان برای تغییر است و باید با ترسیم روابط صحیح ایده را فرمول بندی کرده و فرا بگیریم.

توماس وگا، از محققان این پروژه مغز را ماشین بیولوژیکی مرموز، پیچیده و زیبا می داند که هر چه بیشتر آنرا درک کنیم بهتر به پتانسیل های آن پی خواهیم برد. این دانش در نهایت به توسعه سیستم هایی منجر می شود که ما و مهارت هایمان را بیش از آنچه که فکرش را می کنیم بهبود می بخشد.

از نظر وگا حتی توسعه دهندگان یک فناوری جدید تمام کاربردهای آنرا دقیقا نمی دانند اما از نظر او از دورمیو می تواند در بهبود زندگی افراد نقش موثری داشته باشد. شاید بتوان از این دستگاه برای درمان کابوس های شبانه، تقویت حافظه برای یادگیری بهتر و درمان اختلال استرسی پس از حادثه (PTSD) یا اختلال های دیگر از طریق ارزیابی مجدد تجربیات آسیب زا استفاده کرد.وگا اولین دستگاه دورمیو را در عرض یک هفته طراحی، تولید و برنامه نویسی کرد. دستگاه او می توانست ضربان قلب، فعالیت الکتریکی پوست و خم شدن دست را حس کرده و داده های آنرا از طریق بلوتوث به اپلیکیشنی ویژه منتقل کند. این اپ تحت وب داده های دریافتی را به صورت بلادرنگ به نمایش می گذاشت.

یکی دیگر از کاربردهای دورمیو کمک به افراد برای نگریستن به خود از طریق آن چیزی است که هورویتس دریچه درون نگر می خواند. از نظر وی با کنترل رویا در جهت صحیح می توان به تولید ایده ها کمک کرده و بدین شکل سطح خلاقیت افراد را ارتقا داد. در ساده ترین حالت هم می توان رویای لذت بخشی را به فرد القا کرد تا ذهن وی آرام بگیرد.

با این حال وی روی نیاز به انجام تحقیقات بیشتر برای پی بردن به پیامدهای بلندمدت این روش تاکید می کند:

ما هنوز با بزرگترین چالش که درک اثرات بلندمدت مداخله در چرخه طبیعی خواب بدین شکل است، روبرو نشده ایم و به همین خاطر باید کاملا مراقب باشیم.

پدیده ای عجیب و لطیف

فناوری از نظر بسکمک نتیجه همگرایی ابزارهایی است که زمانی به هم ارتباط نداشته اند و دستاوردهای بزرگ دنیای فناوری نتیجه همکاری محققانی از رشته های مختلف است. برای مثال در پیشرفت هوش مصنوعی روانشناسان در پی اطلاع از نحوه کارکرد مغز با مهندسی معکوس بوده اند اما مهندسان با امید توسعه کامپیوترهای قوی تر به این پیشرفت کمک کرده اند.

محققان این پروژه هم از عصب شناس و مهندس گرفته تا زمینه های دیگر احتمالا با انگیزه های مختلف به این پروژه پیوسته اند اما به واسطه ماهیت میان رشته ای پروژه دیدی تک بعدی ندارند. آنها احتمالا بیش از آنکه یک مهندس صرف باشند به عصب شناسی علاقه دارند یا به جای درگیر کردن خود در دنیای صفر و یک به دنبال سردرآوردن از اسرار و رموز عجیب هستند.

خود هورویتس نمونه ای شاخص از این دیدگاه است. در میان اعضای خانواده وی هم نمایش نامه نویس پیدا می شود و هم متخصص مغز. هورویتس همانقدر که به علم علاقه دارد از صبحت کردن درباره تفسیر رویای فروید لذت می برد.

رویا هم برای بسکمک از محققان مقوله ای وابسته به تداعی و استعاره ای است و به همین خاطر از مطالعه در مورد آن تا حدودی واهمه دارند. هورویتس اما رویا را پدیده ای عجیب، لطیف و شخصی عنوان می کند. طبیعتا مطالعه و پیشرفت در این زمینه نیازمند دیدی چند جانبه به زمینه های مختلف است و محصول خلاقانه و عجیبی مثل دورمیو نتیجه همگرایی میان علایق و مهارت ها است.

کنترل رویا تنها با 40 دلار

فارغ از اینکه در نهایت دورمیو چه کاربردی پیدا می کند، مزایای شگفت انگیز آن بسکمک را به مشتری پر و قرص تبدیل خواهد کرد. با این حال دورمیو نه در سایت های جمع سپاری عرضه می شود و نه به عنوان پرچمدار جدید یکی از غول های فناوری عرضه می شود. هورویتس با تاکید روی اینکه قصد تجارت با این ابزار را ندارد می گوید:

سعی بر این است که دورمیو را در دسترس افرادی قرار دهم که از فناوری سردر نیاورده و قصد هزینه سنگین برای خرید دورمیو را ندارند.

اگر در پی تولید دستگاهی مثل دورمیو هستید دستور العمل های متن باز آن، طراحی مدارهای الکتریکی و نرم افزار ردیابی سیگنال ها در گیت هاب همین حالا هم در دسترس قرار دارند. این تیم در آینده قصد عرضه عمومی دورمیو با قیمتی کمتر از 40 دلار را دارند.

زرین گراف: زرین گراف: عصر طلایی گرافیک

منبع: آی تابناک
انتشار: 1 شهریور 1400 بروزرسانی: 1 شهریور 1400 گردآورنده: rahesari.ir شناسه مطلب: 8985

به "MIT چگونه دستکاری رویا را ممکن کرد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "MIT چگونه دستکاری رویا را ممکن کرد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید